گرمای افسار گسیخته و باید و نبایدها
گرمای افسار گسیخته و باید و نبایدها
دنیا در مسیری بی بازگشت قرار گرفته است. نسل امروز دنیا با شکلی ظالمانه در حال بهره کشی سیری ناپذیر از طبیعت است و طبیعت با نسلی روبرو است که فقط به خود می اندیشید و برای رفاه خود از هیچ سواستفاده از طبیعت و آسیب به آن کم نمی گذارد! استثمار نوین به ناعادلانه ترین شکل در حال چپاول زمین این سرزمین همگانی است. کشورهای جهان سوم خوراک کشورهای به اصطلاح دست اول را باید تامین کنند. بهره کشی و برده کشی نوین!

دنیا در مسیری بی بازگشت قرار گرفته است. نسل امروز دنیا با شکلی ظالمانه در حال بهره کشی سیری ناپذیر از طبیعت است و طبیعت با نسلی روبرو است که فقط به خود می اندیشید و برای رفاه خود از هیچ سواستفاده از منابع آبی و هوایی و خاکی و آسیب به آن دریغ نمی کند! استثمار نوین به ناعادلانه ترین شکل در حال چپاول زمین این سرزمین همگانی است. کشورهای جهان سوم خوراک کشورهای به اصطلاح دست اول را باید تامین کنند. بهره کشی و برده کشی نوین!

کشاورزی در دل کویر، توسعه صنعت آب بر در خشکسال ترین و خشک ترین منطقه جهان تا غذاهای پر انرژی تا استخر و ورزشهای آبی و سبک زندگی مملو از رفاه مازاد!

حال آنکه همه می دانیم زنگ پایان این دوران خوشی سالهاست به صدا در آمده و هیچ تضمینی نیست که نسل بعد ما بتواند در زمین با این شرایط بتواند زندگی کند. جنگلها رو به نابودی گذاشتند و منابع آبی در حال ته کشیدن هستند. ریزگردها و بمب های نمکی ناشی از خشک شدن دریاچه ها به پدیده غالب تبدیل شدند. ناقوس جنگ هم شنیده می شود و کشورها غارت منابع آبی را شروع کردند و امروز بیش از سلاح های جنگ افروز، این منابع آبی است که دست برتر در مناقشات دارد. ترکیه امروز نفس عراق و نبض شامات را گرفته است که بر ایران نیز تاثیر گذاشته است.

در این دنیای روبه بحران های زیستی که ایران در قلب آن قرار گرفته است که البته بخشی از آن به احتمال قوی طبیعی نیست و دستهای خصم آلود دشمن در آن پدیدار است که این آفند زیستی دشمن سبب کاهش غیرطبیعی بارندگی شده است. در این شرایط وانفسا هنوز هیچ اهتمامی برای سامان بخشی دیده نمی شود. هنوز به سبک قدیم هیچ کم نمی گذاریم و هوس هندوانه خنک در حوض ایوان بر سرداریم!

در بعد کلان نه حکومت درست به وظیفه خود اقدام می کند و نه ما مردم برای خود تکلیفی قائل هستیم و ما مردم به مثابه سایر مسایل، دولت را اول و اخر همه مصیبت ها می دانیم. بله دولت باید سیاست گزاری منطقی و مطابق با شرایط خشک ایران اعمال نماید و سیاست کشاورزی خود را از این شرایط آب پر مصرف و کم بهره به سمت زراعت گیاهان خشکزی و آبیاری نوین سوق دهد. وزارت نیرو باید به سمت انرژی های تجدیدپذیر سوق داده شود و مدیریت آب شرب شهری را باید وضعیت موجود را اصلاح کند و برای هر خانواده متناسب با شرایط کشور سرانه مصرف آب و برق تعیین کند و بر رعایت ان قانون پایمردی کند.

برای استفاده شاهانه دستگاهای اداری از آب و برق و گاز پایان دهد. وزارت های فرهنگ ساز تکانی به خود دهند و سرفصل های درسی و فرهنگی را بر پایه زندگی متوقعانه پیش ببرند و دانشگاه ها بیدار شوند. شهرداری ها از این فضای سبز آب بر غیر ضرور به قوانین طبیعت احترام بگذارد. صنایع متناسب با انرزی و منابع آب .و منطبق بر محیط توسعه پیدا کنند.

بر همه اینها که گذشت قانون های سبز و مدیریت های پایدار بی شماری در کشور مصوب شده است ولی آنچه عیان است هنوز باورمان نشده روبه پایان هستیم بنابراین  همچنان نسخه های منسوخ دیروزی را دوباره می پیچیم.

خوزستان این روزها با گرم ترین روزهای خود دست و پنجه نرم می کند و شرجی نیز باری برآن افزوده است. مصرف برق به حداکثر خود رسیده است و هر آن ممکن است برق یارای پاسخ به نیاز حداکثری ما را نداشته باشد و این یعنی یک فاجعه مردمی!

نسخه چیست؟ همان قبلی یعنی تعطیلی! صنایع و تولید که از همان نخستین روزهای گرم پی تعطیلی را به خود می مالند و سایر ادارات نیز به تعبیر این فیلم طنزی که اخیرا خیلی پخش شده در برزخ تعطیلی و عدم تعطیلی هستند. یک روز تعطیل یک روز غیر تعطیل! ما هم سرخوش از این تعطیلی . به طوری که بزرگترین درگیری ذهنی مان اعلام زمان تعطیلی است!حال انکه در این وضعیت ما کم مقصر نیستیم و لازم است ما هم قبول مسئولیت کنیم.

برای این شرایط دشوار تا کی می توانیم با تعطیلی و عدم تعیلیلی پیش برویم؟ قطعا خیلی نه! چه باید کرد؟

در وهله اوب مثل هر پدیده دیگر باید گرما و نبود انرژی نامحدود را بپذیریم و باور کنیم و بدانیم همه در این مساله باید کمک کنیم.باید بپذیریم نه قاره سبز هستیم نه شرق پر آب! باید بدانیم در کشوری هستیم با نهایت ۲۵۰ میلی متر بارندگی!

در وهله دوم پس از اینکه این واقعیت را پذیرفتیم باید زندگی خود را بدان شرایط تطیبق دهیم و نه اینکه سختی بکشیم بلکه باید رفاه بهینه را بپذیریم. از زمان استفاده از کولر با دمای مناسب تا استفاده از انرژی خورشیدی برای گرم کردن آب برای مصارف خانگی و استحمام تا خاموش کردن وسایل سرمایشی در ساعت غیرضرور تا بهینه کردن مصارف مولد گرما در آشپرخانه تا ..

در دهله سوم دولت باید شرایط این زندگی بهینه را برای مردم تسهیل کند. از توسعه انرژی خورشیدی در خانه ها تا صنایع ، تنظیم ساعات ادارای متناسب با شرایط گرما(به طور مثال اکنون که بسیاری از استانها با این گرما روبرو هستند چرا نباید سیستم اداری در ساعات خنک فعال شود به جای وسط ظهر مثال ۷عصر تا ۱۱شب). این دورکاری که به سبب کرونا ایجاد شد چرا نباید در این شرایط بحران انرژی استفاده شود؟ ادارات از این دورکاری مفید برای خدمت به مردم استفاده کنند. ادارات مجبور شوند برای دورکاری تنظیم شوند.

در وهله چهارم به تعبیر یک اساتید حوزه انرژی نیاز به ممیزی انرژی داریم. هیچ یک از ما نمی دانیم دقیقا به چه اندازه برق مصرف می کنیم و این چه ابعادی دارد؟ اگر این را بتوانیم به جامعه متوجه کنیم شاید آن موقع مردم درست تر بتوانند مصرف کنند. به طور مثال همه می دانیم خودرومان در ۱۰۰ کیلومتر چه اندازه بنزین مصرف می کند، ولی نمی دانیم یک اطو در وسط ظهر چه اندازه برق هدر می دهد؟ برای هر خانه بتوانیم ممیزی انرژی انجام دهیم و سوراخ سمبه های هدر ده انرژی را شناسایی کنیم شاید بهتر بتوانیم صرفه جویی کنیم.

یادداشت از اکبر بهاری